دلتنگم، مثل مادر بی سوادی که دلش هوای بچه اش را کرده ولی بلد نیست شماره اش را بگیره.

http://eshg2013.blogsky.com

تا تو هستی که دستانم را بگیری ،

آرزو میکنم هر روز زمین بخورم ! کاش تابستانها هم برفی بود
.
. .
لحظه ی شیرینی که به تو دل بستم

از تو پرسیدم من : تو منی یا من تو ؟ و تو گفتی هر دو ، و به تو پیوستم

گفتم ای کاش پناهم باشی همه جا و همه وقت تکیه گاهم باشی …

و تو گفتی هستم ؛ تا نفس هست کنارت هستم …

http://eshg2013.blogsky.com/

http://eshg2013.blogsky.com/

http://eshg2013.blogsky.com/

گله ای نیست

گله ای نیست .... خدا .... نه گله ای نیست

گر گوشه ی تنهاییِ دل ... بازیچه ی دردم

یا در دلِ شب .. این شبِ تار ... ساکت و سردم

هیچ گله ای از چرخشِ ماه .. یا فَلَکَت نیست

تو .. خود خدایی .. گله از تو .. روا نیست

اما ...  تو بیا ...

نیم نگاهی به من و این دل بیانداز

وانگه تو بگو .. دوایِ دلِ خستم ..

چرا نیست ؟؟؟

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

به سلامتی دلم ...
که برای کسی دل تنگ شده...
که حتی ...
روحش هم از این دلتنگیم ...
خبـــــــــــــر نداره....

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم

که تو دلتنگم شوی

و محکم در آغوشم بگیــری

و شیطنت وار ببوسیم

و من نگذارم

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

                   

می خواهمتـــــــــــــــــــــــ

ولــــی…

دوری…

خیلی خیلی دور

نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتـــــــــــــــــــــــــ
http://fereshteh67-91.blogsky.com/

دیگر تحمل نفس هایی که در اوج تنهایی با هق هق گریه بالا می آیند را ندارم...

چقــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شوم.

تنـــم نلــرزد…..

بغضــم نگیــرد…..

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

دلم تنگ است .. تنگِ توئی که هرگز نمی آیی

دلم تنگ است ..

تنگِ توئی که تا هرگز نمی آیی ..

تنگِ توئی که به غیر از خیالاتِ دلم ..

 در هیچ کجایِ زندگیَم  .. هرگز نمی پائی ..

دلم تنگ است ..

 برایِ یک لحظه تو را دیدن ..

وقتی ..از پشتِ پرچینِ رویاهایِ شبانه یِ  من ..

 آرام و پُر غرور .. به سرزمینِ خوابِ دلم . تو  می آیی ..

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

بوسه ی جاودانه

وقتی دو دل به هم نزدیک می شوند ...

آنجا که حل می شوند در وجودِ هم ...

آنجا که هستیشان با هم یکی می شود ...

در اوجِ انحلال در نگاهِ هم .....

به حسِ قشنگِ بوسه می رسند .....

این بوسه نه از رویِ غریزه است و نه از سرِ نیاز ....

این بوسه .. نشانه ی محبت است و مهر ...

که مزه اش .. تا ابد می ماند به لب ...

همچو مستی شبانه نیست که بپرد روزِ بعد ...

کاش طعمِ تمامِ بوسه ها ... جاودانه بود ...

تا نگویند هر کجا که عشق و عاشقی فقط یک افسانه بود

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

در شبِ سردِ نگهم ..

می درخشی چون ماه ..

می خزی در دل من ..

نرم و سبک ..

از دلم می گیری ..

همه اندوه مرا ..

ای تو .. با من .. 

در همه جا ..

مرسی که به روی دل من می پاشی ..

 رنگ آرامش را ..

خسته از ادمهایم ..

خسته از طعنه شان ..

باز کن .. اغوشِ دلت ..

که دلم .. آغوشِ زیبایِ تو را می طلبد ..

 تو بمان در دل من .. تنها .. تو بمان ..

تو بتاب بر شبِ من .. تنها .. تو بتاب .

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

خدایا .. کو ساحلِ آرامم ؟ .. وَ دلی .. بی خیالِ طوفانها

خدایا مرا به شهرِ قصه هایِ قشنگِ خودت ببر

آنجا که می شود در آن .. بی غصه ترین باشم

آنجا که در میانِ همه طوفانها

می شود .. که .. آرام ترین باشم

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

گاهی می شود با یادی لبخندی زد . حتی بی حضورِ نگاهی که دوستش داری

به تو .. فکر می کنم .. ای یادِ قشنگ ..

به تو .. که .. حسِ زیبامی ..

به تو .. که .. یک سَرِ سوزن ..

من رو از خودت نمی دانی ..

http://fereshteh67-91.blogsky.com/

من چقد خوشبختم که به او دل دادم

بی هراس و تردید ، باورش می دارم

چه دلی داشت ز من ، نتوان باور کرد

گله هایی می کرد که توانم کم کرد

دوری چند روزه ، چقدر آزارش داد

که غریب و آشنا ، نام مجنونش داد

آن همه شادابی ، از وجودش دست شست

نا امیدی و درد ، روح او را آشفت

گفت که من چون آبم ، او وجودش تشنگی

حس و حال عشق او ، آخر آشفتگی

یعنی او تا این حد به دل من دل بست

که به روی هر کس راه عشقش را بست

حاصل این دوری ، باور قلبم بود

قلب پر دردی که ، در برش سخت آسود

http://tanha66.blogsky.com/