غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

آقا خیلی ساده بگم گند زدیم به همه چیز دیگه بیا.......


سوهان می کشم

قصه دلتنگی هایم را

تا هموار سازم جــــاده های آمدنت را..........

ادامه مطلب ...

فاصله بهانه است!!!

باران که می بارد...دلم برایت تنگ تر می شود...راه می افتم ...بدون چتر...من بغض می کنم ...آسمان

گریه.

ادامه مطلب ...

حس آرامش

لحظه هایی از این دنیا به خستگی روحم پی می برم وقتی که در پی گذر این فصلهای جاری که دیگر جز صدای بادش نیست وتصویری غریب ومبهم از روزهایی که حجیم ترین منظومه ی سکوتت را می شکند وتو دوست داری برای اینهمه بیقراری لحظه ای پلکهایت را اگر شده به هم بگذاری وبرای ثانیه ای آرامشی را که مثل یک پروانه در خیالت می نشیندوبر شانه های خسته تو فرود می آید رابا این رویا غرق کنی  وتو در خلوت با روحت همه چیز را گم می بینی وچکیدن آرامش است برروحت همچون شبنم بر سبزه  وبگذار با این حس تنها بمانی وخودرا در بیکران این حس ناب آزاد ورها ببینی . هنگامی که تلنگری به روانت خورد وآرام گرفتی به معجزه تابیدن نور، ایمان بیاور و پلکهایت را چون شکوفه ی تازه که در روح باز میشود را آرام بازکن.  

 

دوست عزیزاگه روزی  این حسو تجربه کردی به یاد ماهم باش.

ادامه مطلب ...

وقتی که...

وقتی تو خودت گیر می کنی 
 
وقتی همه چیز برات میشه یه سوال !
 
وقتی توی تکرار صحنه ها اسیر میشی
 
وقتی اونقدر خسته میشی که حتی از فکر کردن به فکر کردن هم بیزار میشی
 
وقتی کسی نیست که بفهمه چی میگی 
 
وقتی مطمئنی ! اونی که امروز میاد فردا میره ..
 
وقتی مجبوری خودتم گول بزنی 
 
وقتی حتی شهامت خیلی چیزها رو نداری !!!
 
وقتی می دونی هیچ کس و هیچ چیز خودش نیست
 
وقتی می دونی همه چی دروغه
 
وقتی می دونی که نباید به هیچ قول و قراری ! اعتماد کنی
 
وقتی می فهمی که نباید می فهمیدی ..
 
وقتی روزگار یادت میده که باید سوخت و ساخت
 
وقتی می خندی به اینکه کارت از گریه گذشته 
 
وقتی قراره هیچ چی جای خودش نباشه
 
وقتی منتظر یه اتفاقی و اون اتفاق هیچ وقت نمی افته ..
 
 وقتی نباید اونی باشی که هستی 
 
وقتی بهت می فهمونن دوست داشتن یه معاملست ! 
 
وقتی تو رو بخاطر صداقتت محکوم می کنن  
 
وقتی خوشحال میشن که غرورت بشکنه
 
وقتی حرفاتو فقط دیوار می فهمه ! ...
 
وقتی.......................... ......

 .

.

.

.

.

.

.

.

.

میشی اینی که من الان هستم

ادامه مطلب ...


اون وقته که دیگه بلا تکلیفی وهیچی راضیت نمیکنه حتی نفس کشیدنم واست سخته

ادامه مطلب ...

یه وقتایی هست....

یه وقتایی هست

میبینی فقط خودتی و خودت ... !

دوســـت داری ،

همـــدرد نداری ...

خانـــواده داری ،

حمــــایت نداری ...

عشــق داری ،

تکـــیه گاه نداری ...

مثل همیشه ؛

هــمه چی داری و هــیچی نداری!!

ادامه مطلب ...

خدا من شاکیم...

خـــــدایا میـــوه ی کــــدام درخـتـتــــــ را گــــاز بــــزنم کـــه از زمیـــن رانــده شـــوم؟

خدایا.....
خط و نشان دوزخت را برایم نکش
جهنم تر از این جا جایی را سراغ ندارم

می گویند : هرکه بامش بیش ، برفش بیشتر ؛
خدایا ؛
بی خانمانم ؛ حواست هست ؟

چگونه می شود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد ؟!!

می گویند قسمت نیست ، حکمت است.

من قسمت و حکمت نمی فهمم.

تو خدایی ، طاقت را می فهمی …!

خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت

ادامه مطلب ...

خدا جهان تاریکی محض است...

خدایا … دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد…

خدایا... کودکان گل فروش را می بینی؟

مردان خانه به دوش...

دخترکان تن فروش...

مادران سیاه پوش...

واعظان دین فروش...

محرابهای فرش پوش...

پسران کلیه فروش ...

زبانهای عشق فروش...

انسانهای آدم فروش...

همه را می بینی....

میخواهم یک تکه از آسمانت را بخرم دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد.

ادامه مطلب ...

.....؟


هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ، به گمانم که نه ، حتما از جنس بی نهایتی .

ادامه مطلب ...

تقدیم به موعود...

آخرین نوشته ها وواگویه هایم را یادت هست  ، می دانم خواندنشان لیاقت می خواهد .

 مــن می نویسم و
تـــــــــو
نـــــمی خوانی
!
امـــــــــــا
مخاطب که تو باشی …
مدیـــــــونم اگر ننــــــــویسم.

ادامه مطلب ...

به همون روز تولد منو برگردون ...

رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم...

خدایا

می شود استعـــــفا دهم!؟

کم آورده ام...!!!

ادامه مطلب ...

خدایا کمی عشق ببار...

دعای باران چرا ؟


دعای عشق بخوان !!


این روزها دلها تشنه ترند تا زمین ؟


خدایا کمی عشق ببار...

ادامه مطلب ...

بازم دلتنگی اما از نوع ...

شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه....؟؟؟

خیلی سخته ادم کسی رو نداشته باشه...

دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه...

نتونه به هیچکی اعتماد کنه هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه ...

نتونه آخرش برسه به یه بن بست ...

تک وتنها با یه دلی که هی وسوسش می کنه اونو خالی کنه ...

اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه به اون هم نمی تونه بگه...

خیری از آسمون هم ندیده

مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده...؟!

بهش محل هم نداده تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره ...

خیلی سخته آدم خودش به تنهایی خو کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله...

خیلی سخته آدم ندونه کدوم طرفیه؟!

خیلی سخته آدم احساس کنه خدا اونو از بنده ها ش جدا کرده ...

خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا ...

پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه....

ادامه مطلب ...

بی قراری

دلم از نبودنت  پر است آنقدرکه اضافه اش از چشمانم می چکد

ادامه مطلب ...

نوشدارو بعد از مرگ سهراب...

یاد من کردی ولی روزی که دیگر دیربود

مهربان گشتی ولی مهر تو بی تاثیر بود

آمدی اما جوانی رفته بود از دست من

عمرم آخر شد زبس در این سفرتاخیر بود

ادامه مطلب ...