غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

شکرت خدای مهربون

خدایا شکرت که همه عمرم عزیز دلم شیرین زبونم.بالاخره اومد و وبلاگش دید .دید که این همه وقت چه حالی داشتم.دید که عشقم واقعیه دید که نبودش داغونم کرده.خدایا خودت ما رو به هم برسون خدایا تو که قادر و توانایی تو که رحمان و رحیمی تو که امید همه ناامیدایی.پس ما رو شرمنده خودت کن.منت بزار رو سرمون و این جدایی و غم رو تمومش کن خدایا ببین هر دومون همش بغض میکنیم.ببین چه حالی داریم.نوکرتم.میدونم بنده روسیاهتم.میدونم همش بی وفایی ازم دیدی.میدونم.خب ما ادم ها خودت گفتی که همیشه بهت امید داشته باشیم همیشه دعا کنیم.منم دارم همین کارو میکنم.خداجونم شاید داری امتحانمون میکنی؟شاید ...... خدایا من طاقت ندارم از دسش بدم قسمت میدم به بنده های عزیزت که ما رو از هم جدا نکن.خداجونم یعنی این همه احساس دروغه؟دروغ که نیس وقتی یک ماه و نیم به هم زنگ نمیزنیم.دلمون میپوسه خب یه چیزی هست دیگه خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااا نا امیدم نکن.خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

نظرات 1 + ارسال نظر
ابراهیم چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 ق.ظ

بسوزه پدر عاشقی

........................ای بابا دس رو دلمون نزار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد