غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

غمکده عشق

شعر و مطالب عاشقانه

عناوین یادداشت‌ها

  • نفس یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:27
    نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی همه جا اسمتو بردم ، یه بار اسممو نبردی واسه ی شب زمستون ، همه هیزمو سوزوندی واسه ی پنجره ی کور ، توی خونمون نموندی نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته یه وقت بده به چشمات ،...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 09:01
    پس بزار از دلتنگی جونم در بره.برا ت که مهم نیس اگه بود اینقد تنهام نمیزاشتی.بفهم دیگه دارم میترکم.به تو خوش میگذره ولی من ...در ضمن میدونم هفته بعد سه شنبه چه خبره.
  • چی میگی؟ شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 17:10
    خب اره من اون خطت دوس دارم دوس دارم همیشه اون فعال باشه.بعدشم به خدا واجبه دوس دارم این شمارتم داشته باشم.هم ثابت کنی بهم اعتماد داری.هم برا اینکه ثابت کنی دوسم داری مثل سابق.بعدشم اینقد نگو گفت این کارو بکن اون کارو بکن منم گفتم چشم.یادت نره.کار مهمی دارم.باشه؟
  • بی معرفت نشو شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 13:34
    خب ببین فک کن چقد بهم بی مهری میکنی؟بابت اینکه عمل کردی خبرم نکردی رفتی منم یک هفته موندم که چی شده چرا هیچ خبری نیست خب ادمم دلم هزار راه رفت.فک کردم از یادت رفتم فک کردم همین جمعس .در ضمن حتما بهم زنگ بزن باشه؟
  • ببخشید شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 13:31
    خب بیخشید.چیکار کنم دلم شکسته به همه چیز حساسم.درکم کن.حالا من اگه دلم تنگ شد چیکار کنم.نگو که ایمیل بده چون بعضی وقتا دیوونه میشم.نمیخوای....بفرستی؟
  • نامرد شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 11:07
    ببین من که مجبورت نکردم اینم میدونم که دیگه مثل سابق نیستی.دروغ هم نگو خطت نسوخته.بعد اون چند بار که بهت زنگ زدم.....دیدی مزاحم بودم دیدی؟ اگه دوس داری خداحافظی کنی خداحافظی کن اینکه ناراحت میشم به خودم مربوطه باشه؟من عشق زورکی نمیخوام.اینم میدونستم که از اولش دوسش داشتی.بعد اگه تا حالا موندم برا تو بوده.در ضمن از...
  • خوش باشی شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 10:53
    میدونم تفلکی خطت.دلم براش میسوزه.خوش باشی با محمد.کاشکی خط منم همین طوری میسوخت.کاشکی!!!!!!!!!خدایا از این سوختنا هم برا منم.....دیگه اینقدا هم ....نیستم نه نیستم.فقط....دلم برا خودم میسوزه.خیلی
  • بی معرفت جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 23:38
    سلام بی معرفت گوشیت خاموش کردی.اخرش از چشت افتادم باشه گلم باشه خودت یه روزی پشیمون میشی.باشه
  • یادآوری... جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 14:37
    جلوی بعضی از خاطره ها باید نوشت : آهسته یادآوری شوید ، خطر ریزش اشک http://khiale-pooch.blogsky.com/
  • عشقم بخونش جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 14:28
    سلام.عزیزم.واقعا خوشحال میشم که برا وبلاگت وقت میزاری.جونم.عزیزم.فدات شم.این همه ایمیل زدم برات.حتی جیمیل زدم یدونه جواب ندادی.دوس دارم اولین پیام تو جیمیل و تو بهم بدی.فدات شم.راستی دیروز 5شنبه گوشیت از دسترس خارج بود.امروز خاموشی.چرا؟خطت رو عوض نکنی!!!!دیوونه شم دق کنم.باشه؟بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس دلم برا بوسات...
  • تنهام نزار.......................................... چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 16:49
    نرو تنهام نزار با درد و غمهام اگرچه دلخوری از خیلی حرفام به قرآنی که از سایه ش گذشتم به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام
  • معنای عشق چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 16:46
    عشق یعنی بدونی نمیشه اما نتونی ترکش کنی
  • جدایی.. چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 16:43
    می دونم تا ته قصه جدایی در کمینه تو به من امید بده حرف من همینه می دونم لحظه شوم نبودنت نزدیکه امید بده تا ندونم این دنیا چه تاریکه
  • حرف های دلم چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 16:39
  • یاد تو چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 16:37
    فکر کردم با خود اندیشیدم اگه بری از پشت حصار کدامین نفس صدایم را خواهی شنید....
  • شکرت خدای مهربون چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 10:20
    خدایا شکرت که همه عمرم عزیز دلم شیرین زبونم.بالاخره اومد و وبلاگش دید .دید که این همه وقت چه حالی داشتم.دید که عشقم واقعیه دید که نبودش داغونم کرده.خدایا خودت ما رو به هم برسون خدایا تو که قادر و توانایی تو که رحمان و رحیمی تو که امید همه ناامیدایی.پس ما رو شرمنده خودت کن.منت بزار رو سرمون و این جدایی و غم رو تمومش کن...
  • بخاطر تو سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1391 12:08
    تلـــــــخ استــــــــــ ... فــــــرداهـــایــی را مــی گــویـــــم کــــه قــــــرار استـــــــــــــ از تـــــو کــه همـــه دنیــــای منــــی یکــــ انســـان معمـــولـــی بســـازم! http://myselect.blogsky.com
  • نیستم اون چیزی که تو میبینی.... سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1391 12:07
    همه مرا به خنده های باصدا می شناسند این بالش بیچاره ، به گریه های بی صدا . . . از اینجا احمق بودنت شروع میشود وقتی میفهمی موجود دیگری را بیشتر از خودت دوست داری . . . http://myselect.blogsky.com/
  • "خـدا" نخواست..?? سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1391 12:00
    "مـا" عاشق میشویم "مـا" دلباخته میشویم "مـا" خیانت میکنیم "مـا" جدا میشویم "مـا" گند میزنیم دست آخر میگوییم : "خـدا" نخواست.. http://myselect.blogsky.com/
  • خدا رو شکر یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 21:53
    سلام بچه ها خدا رو شکر اونطور که فکر میکردم نیس. هنوز منو دوس داره فقط یه مشکلی براش پیش اومده که نتونسته بود بیاد پیشم.خدا رو شکر.خدارووووووووووووووووووووووو شکر خدایا دوست دارم بزرگی خودت بهم نشون دادی.خدایا یعنی به حرفم گوش میده؟یعنی به هم می رسیم.نمی دونم اگه این طور نشه هوام داشته باشیا خدای خوبم.اگه اینطور نشه...
  • و این یعنی تنهایی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 20:04
    تنهایی … دیوار … قهوه های سر رفته از حوصله ام اتاقی که چهار تاق باز ، روی من خوابیده چشم هایی که از ساعت ، کار افتاده ترند و شانه های تو ، که زیر بار ِ باران نمی روند باید گریه ام را روی بی کسی هایم تنظیم کنم و این یعنی تنهایی http://alone-man.blogsky.com/
  • دلتنگی... یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 20:03
    ساز دلت که کوک نباشد فرقی نمی کند کجا باشی سرزمین مادری یا خانه پدری هر دو یک رنگ دارد رنگ دلتنگی ........... http://alone-man.blogsky.com/
  • خدا منو نگا کن جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 23:39
    خداجونم کجایی ببین سخته جدایی ببین دیوونم کرده ببین نگاش چه سرده خدا داری میبینی دستامو کی میگیری ببین دوباره تنهام در نمیاد نفسهام خدا ولی حال داره تنهایی درمان داره؟ خدا ولی دوس دارم باهات تنها بمونم خدا اون عشق من بود نه این که همدمم بود؟ خدااااا؟من نفس اون بودم تو قلبش مهمون بودم خودت بگو انصافه دوری تا این اندازه...
  • امشب! جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:40
    پیشانی ام چسبیدن به سینــه ات را میخواهد .... و چشم هایم خیس کردن پیراهنت را ! عجب بغض پرتوقعی دارم من امشب... !!! http://5e-varune.blogsky.com/
  • جواب من... جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:36
    **تو** همیشه جواب منی! وقتی دیگران از من می پرسند : به چه فکر میکنی...؟! http://5e-varune.blogsky.com/
  • زهرمــــــــار! جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:35
    یه وقتی هست که مــــزه‌ ی بودن یکی یه جوری رفته زیر دنـــدونت که وقتی دوری ازش همه‌چی می‌شه : زهرمــــــــار .....! http://5e-varune.blogsky.com/
  • اَحــمـق! جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:34
    گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی ! رویِ کــاغـَـذ مــیــنــویــســم دَســتــهــایِ تـــُـو . . . و رویِ آن دســت مــیــکــشــم . . . !!! http://5e-varune.blogsky.com/
  • چگونه میشود ؟؟ جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:33
    چگونه میشود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد؟؟! می گویند قسمت نیست!حکمت است!! من قسمت و حکمت نمی فهمم! تو خدایی طـــاقت را می فهمی؟؟؟؟ http://5e-varune.blogsky.com/
  • آزمایشگاه عشق ... جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:31
    از آزمایشگاه عشق میام! گروه خونی ام ... «تو»ی مثبت است !! http://5e-varune.blogsky.com /
  • ســرنوشــت... جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 22:30
    خوشــبختی هایم را با عجله در ســرنوشــتم نوشته بودند! بد خط بود!! روزگــار نتوانست آنها را بخواند ... http://5e-varune.blogsky.com/