پاییز که می شود دلم تَرَک بر می دارد مثل تَرَکهای درخت انارباغچه حیاطمان
پاییز را خیلی دوست دارم ولی رنگ خزان اندوه دلم را فزونی می بخشد
اندوهی که نمی دانم ریشه اش از کجاست شاید هم بغضی فروخورده
مثل انارهای باغچه که سرمای پاییز شکاف برتنشان انداخته واین بغض
فروخورده من هم اجازتی نیافته تا بارانی شود فقط بر هم انباشته شده
وآسمانش گرفته است و تا باریدنش راه مانده است و هر لحظه سنگین تر
گاهی که دلش طاقت نمی آورد می گرید و می بارد .
پاییز که می شود دلم برای پیاده روی کنار جاده ی خزان زده ی پراز برگهای
زرد طلایی بیقراری می کند آنهم حوالی غروب با نم نم بارون پاییزی که نمک
می زند بر بغض فرو خورده ام و یا شاید هم همراهی می کند تا بهتر ببارد
مگر اینکه سبک شود
منبع:http://laila1389.blogfa.com/